استراتژی‌های تبلیغاتی ۶ | دیوید سَکسبی

همانطور که در قسمت پنجم سخنرانی دیوید سَکسبی، به دقت حواس پنج‌گانه‌ی انسان‌ها، اشاره کرد هم اینک قسمت آخر سخنرانی او را در ادامه ویدئو بالا ببینید و محتوای متنی آن‌ را در ادامه بخوانید:

 به نسلی که می‌توانید با آنان ارتباط برقرار کنید، دقت کنید. کسانی که در دهه‌ی هفتاد به دنیا آمدند، زمانی که به سن بلوغ رسیدند چیزهایی را می‌خواستند که موردپسند جامعه نبود. ماشین لوکس می‌خواستند. دوست داشتند خانه‌های بزرگ‌تری داشته باشند و برای این کار تلاش می‌کردند. نسل بعدی کسانی بودند که خودشان را بسیار دوست داشتند. آن‌ها می‌خواستند رئیس خودشان باشند. از کسی دستور نگیرند و کارها را مدیریت کنند. به تفاوت پیام‌هایی که در تبلیغات دهه‌ی هفتاد ارائه می‌شد، با پیام‌های تبلیغاتی کنونی دقت کنید. برخی تبلیغات احمقانه به نظر می‌رسد. هر نسل، سبک خودش را دارد. نسل جدید می‌خواهند دنیا را تغییر بدهند. به آهنگ‌های جدید گوش می‌دهند و پدر و مادرشان را قهرمان خود می‌دانند. چون نسل قبل یعنی ما بودیم که دنیا را تغییر دادیم. نسل آینده مسئول زندگی خودش است.

به اقدامات زیر که برخی برندها انجام داده‌اند دقت کنید.

• کمک به فقرا. می‌خواهیم فقر را در دنیا از بین ببریم.
• برندی، اسپانسر یک کنسرت موسیقی می‌شود.
• تغییر ذهنیت.

همیشه نیمی از پولی که برای تبلیغات صرف می‌کنیم، هدر می‌رود. باید بدانیم که کدام بخش آن هدر می‌رود. کدام‌یک از شما نمی‌داند کدام بخش تبلیغات شما باعث هدر رفتن سرمایه‌ی شما می‌شود؟ بازار هدف را درست تشخیص دهید. باید بدانید که مردم در کدام رسانه از تبلیغات شما استقبال می‌کنند. در تلویزیون تبلیغ می‌کنید پولتان تمام می‌شود. سراغ روزنامه می‌روید آنجا هم پولتان تمام می‌شود و به همین ترتیب سراغ رسانه‌های دیگر می‌روید. این روش اشتباه و ناکارآمد است. آیا برای تبلیغات پیوسته، پول کافی دارید؟ کار را سنجیده انجام دهید.

اندازه‌گیری درباره‌ی کاری که انجام می‌دهید، مهم است. از خود بپرسید با چه روشی می‌توانم با مشتری ارتباط برقرار کنم. آیا می‌توانم از اینترنت استفاده کنم؟ آیا می‌توانم با SMS ارتباط برقرار کنم؟ آیا امکان دارد تا او را به مراسمی دعوت کنم که اسپانسر برنامه باشم؟

نکته بعدی نگرش است. نگرش مشتریان به زندگی چیست؟ نسبت به محصولات ما چه نگرشی دارند؟ آیا همه‌ی خدمات را یکجا و یکپارچه می‌خواهند؟ آیا می‌خواهند خدمات در چند بخش به آنان ارائه شود؟ چه می‌خواهند و چه چیزی را می‌خرند؟ آیا برند محصول را به خاطر می‌سپارند؟ شعار شرکت را می‌شناسند؟ هدف مشتری از خرید چیست؟

در جمع شما چند نفر در بخش فروش فعالیت دارند؟ جالب است بدانیم از لحظه‌ای که بیدار می‌شویم تا لحظه‌ای که دوباره بخوابیم همیشه در حال فروش هستیم. کافی است به بچه‌هایتان نگاه کنید. بچه‌ها بزرگ‌ترین فروشنده‌های دنیا هستند. چون هرچه می‌خواهند به دست می‌آورند و بهترین راه آن‌ها گریه کردن است تا پدر و مادر را مجبور کنند به خواسته‌های آن‌ها رسیدگی کنند.

شاید مشتری امروز قصد خرید نداشته باشد اما به کالای شما نیاز دارد و احتمالاً در آینده قصد خرید آن را دارد پس رهایش نکنید. مشتریان خود را فراموش نکنید. شاید این مشتری شش ماه دیگر قصد خرید داشته باشد.