رموز بازاریابی قدرتمند ۵ |جورج توروک
اردیبهشت 26, 1397
استراتژی‌های تبلیغاتی ۲ | دیوید سَکسبی
اردیبهشت 26, 1397استراتژی‌های تبلیغاتی ۱ | دیوید سَکسبی
رزومه دیوید سَکسبی
- سی سال سابقه در حوزه‌ی تبلیغات و بازاریابی.
- نویسنده چهار جلد کتاب مطرح ازجمله: معدن طلایی مشتری و موفقیت بنیادین.
- رئیس اتاق بازرگانی ایالت کالاگری کانادا به مدت ۴ سال.
- سفر به بیش از ۶۰ کشور جهان در مدت ۲۰ سال و ارائه‌ی ایده‌هایی در مورد تبلیغات، مشتری مداری، فروش و خلاقیت به بیش از هزار کمپانی.
- عضو سخنرانان حرفه‌ای کانادا.
- مدیرعامل یکی از بزرگ‌ترین آژانس‌های تبلیغاتی آمریکا.
فرض کنید مالک سه شرکت الف، ب و ج هستید. دفتر همه‌ی این شرکت‌ها در یک خیابان واقع‌شده‌اند. روزی شرکت الف به علت رکوردی که ایجادشده است، تصمیم به ۵۰ درصد تخفیف می‌گیرد. سمت دیگر خیابان، شرکت ج تابلوی تخفیف ۷۰ درصدی نصب‌کرده است. شرکتی که در بین آن‌ها قرارگرفته بود، نمی‌توانست درست تصمیم بگیرد. یکی ۵۰ و دیگری ۷۰ درصد تخفیف زده بودند و باید تابلویی می‌زد تا مشتری را جذب کند. خلاقیت به خرج داد و تابلویی که روی آن نوشته‌شده بود «ورودی اصلی» را بر سردر شرکت نصب کرد.
می‌خواهیم در این دوره در مورد موضوعات زیر صحبت کنیم. از تأثیر خلاقیت بر روی روند کار و تبلیغاتتان صحبت می‌کنیم. چگونه می‌توان تأثیرگذار بود؟ در این بازار شلوغ که این‌همه اطلاعات به مشتریان شما می‌رسد، چگونه می‌توان موفق بود؟ درباره‌ی استراتژی صحبت می‌کنیم چون پایه و اساس موفقیت شماست. اگر استراتژی خوبی نداشته باشید، موفق نخواهید بود. باید برندتان را در ذهن مشتری بسازید تا مشتری در زمان لازم، از آن استفاده کند. چگونه جلب‌توجه کنیم؟ اطلاعات زیادی ردوبدل می‌شود، از کجا بدانیم برای تبلیغات سرمایه‌گذاری درستی انجام داده‌ایم؟ چگونه با مشتریان ارتباط برقرار کنیم؟ بعضی مواقع آن‌قدر سرمان شلوغ است که اصلاً مشتری را نمی‌بینیم و یا او را نمی‌شناسیم. چگونه مشتری جدید جذب کنیم؟
از استراتژی یا راهکار شروع می‌کنیم. اهداف شما از بازاریابی و فروش در تبلیغات چیست؟ می‌خواهید در شرکتتان به چه چیزی‌هایی برسید؟ حتماً در ذهنتان چیزهایی وجود دارد. تبلیغات سه کار انجام می‌دهد: جلب‌توجه، ایجاد علاقه، تأثیرگذاری درازمدت. برای مثال اگر بعد از مدتی از مشتری بپرسید که نام برند من برای شما چه معنی و مفهومی دارد، حتماً می‌تواند تعریفی از آن ارائه دهد. چند نفر از شما تاکنون چنین سؤالی را از مشتری پرسیده است؟
تبلیغات بر روی ذهن مشتری تأثیر دارد و این مرحله‌ای است که به آن انتزاعی می‌گوییم. در این مرحله همه‌چیز باید عاقلانه به نظر برسد. مرحله‌ی دوم تأثیرگذاری است یعنی باید بر روی احساسات آن‌ها تأثیر بگذارد. باید احساس عاطفی نسبت به محصول شرکت شما داشته باشند. چگونه می‌توان این ارتباط عاطفی را ایجاد کرد؟ درنهایت باید پیغام تبلیغات شما را درک کنند بنابراین پیغام نباید گنگ باشد. باید پیغام ساده و قابل‌درکی ارائه دهید. تا آنجا که ممکن است به ذهن مشتری توجه کنید. در این صورت رضایت مشتری تأمین و نظرش به سمت تبلیغات جذب می‌شود و با خود می‌گوید: «این همان چیزی است که من می‌خواستم.»
استراتژی مهم است به این دلیل که ما در تبلیغات با مشتریان متفاوتی سروکار داریم. به تاکتیک‌های متفاوت فکر می‌کنیم مانند تلویزیون، روزنامه، مجله، اینترنت و …؛ اما درواقع باید به این فکر کنیم که مشتری دوست دارد چگونه با شما برخورد کند؟ مشتری از کدام رسانه بیشتر استفاده می‌کند؟ برای مثال ممکن است پیام تبلیغاتی در تلویزیون، کار عاقلانه‌ای نباشد.
باید برند شما پیام منحصربه‌فردی داشته باشد. مشتری باید احساس کند که این پیام مختص او ارائه‌شده است. از رسانه‌های مختلف استفاده کنید ولی از رقیبتان کپی نکنید. اگر کپی نکنید و خودتان باشید آنگاه به یک شاخص تبدیل می‌شوید. باید خلاق باشید. به خواسته‌های نسل جوان اهمیت بدهید و دیدگاه آنان را نیز در نظر بگیرید. این نسل از اینترنت زیاد استفاده می‌کنند و می‌توانند همزمان به موزیک گوش دهند، تلویزیون ببینند و مطالعه کنند. این نسل را باید بشناسیم و با آنان تعامل برقرار کنیم.