خصوصیات یک کمپین بازاریابی موفق
مهر 3, 1400مراحل برندسازی شخصی
مهر 3, 1400ابزارهای برندینگ برای توسعه بازار
ابزارهای برندینگ برای توسعه بازار ؟
در نگاه اول اینگونه به نظر میرسد که برند یک شرکت، مجموعهای ناپیوسته از عناصر دیداری، ایدهها، عبارتهای مبهم و استراتژیهای بازاریابی است. هرچند، هنگامیکه کمی زمان بگذارید و متمرکز بر روی برنامههای برند سازی خودتان کارکنید و تمرکز خودتان را بر روی ایجاد یک استراتژی برند منسجم قرار دهید، تمام این عناصر پراکنده بهصورت یک تصویر واضح از سامانهای درمیآیند که منظومهای مرتبط را تشکیل میدهند که تمام جنبههای اصلی برند شمارا پوشش میدهند. این سامانههایی که باهم دیگر ارتباط درونی دارند، هسته اصلی برند شمارا ایجاد میکنند و میتوانند به شما کمک کنند که بتوانید کار هرکدام از بخشهای مرتبط به هم را تشخیص دهید. افزون بر این، این منظومه برند، به شما یک مسیر بصری را برای نشان دادن ساختار سلسله مراتبی از عناصر برند سازیتان را ارائه میکند و شما میتوانید با استفاده از آنها برنامهریزی بهتری داشته باشید. با گذر زمان و ایجاد منظومه خودتان، شما تبدیل به یک کارشناس درزمینهٔ برند خودتان میشوید و اکنون میتوانید به سطحهای بالاتر و افقهای دید بهتری دست پیدا کنید. مراحلی که در ادامه توضیح دادهشده است، مراحل سادهای را برای ایجاد یک سیستم هویت برند را به شما نشان میدهند.
کار خود را با خورشید شروع میکنیم که اینجا مأموریت و رسالت شرکت شماست.
پیش از اینکه اندیشیدن درباره برند خود را شروع کنید، نیازمند آن هستید که یک درک کافی از شرکت خودتان و اهداف آن و همچنین نحوه تعامل آن با محیط داشته باشید. مدل محصولات و کسبوکار شما بخشی از آن چیزی هستند که شما میخواهید انجام دهید، اما اولین مرحله در کارتان تعیین کردن مأموریت و یا رسالت کارتان است. یک رسالت و یا بیانه مأموریت شرکت، تعیین میکند که این شرکت چه کاری باید انجام دهد، چرا باید این کار را انجام دهد و آن بر چه باورهایی است. لازم نیست که این بیانه یک صفحه کامل باشد و یا آنکه حتی در چند پاراگراف نوشته شود، اما آن باید بهصورت واضح فلسفه وجودی شرکت شمارا توضیح دهد. مهمترین چیزی درزمانی که یک بیانیه مأموریت را مینویسید، آن است که درک کنید شما هنوز هیچ اقدامی نکردهاید و هنوز هیچچیزی را به فروش نرساندهاید. با ایجاد یک بیانیه مأموریت میتوانید راهنمایی برای شرکتتان در مراحل ابتدایی ایجاد کنید و درباره چگونگی تفکرات و تدبیرهای آینده، آگاهی ایجاد کنید.
ساختاربندی اولین منظومه – طراحی لوگو
اولین و بالاترین مرحلهای که شما باید در سیستم خودتان طی کنید، طراحی یک لوگو و یا نشان تجاری منحصربهفرد است. لوگوی شما باید تا حد امکان ازنظر مفهومی به بیانیه مأموریت شما نزدیک باشد، زیرا که آن بقیه مسیر برند سازی شمارا مشخص میکند، اما درعینحال نیازمند ایجاد یک بنیاد بصری قوی هم هست. با داشتن بیانیه مأموریت و برند، کار بصری ساختن ارزشها، فلسفهها و نیز اهدافی که به دنبال آن هستید آغاز میشود. لوگوی شما دارای اجزای مهمی است: اولین بخش نماد و یا تصویری است که شما انتخاب میکنید تا بتوانید بهوسیله آن شرکت خودتان را نشان دهید، بعدازآن نام شرکت شما است و در انتها نیز تگ لاین (شعار) شرکت شما است که باید در کنار طراحی قرار بگیرد. این سه آیتم هسته اصلی استراتژی برند سازی شمارا میسازند و در امتداد آنها مرحله بعدی سفر شما آغاز میگردد.
یک کهکشان پر از ایده، هویتهای بصری
لوگو و یا نشانه برند، اولین مرحله در ایجاد ظاهر برند شما است، اما در اینجا ما نیازمند کارهای بیشتری هستیم تا آنکه این نشان تبدیل به یک مفهوم کامل شود. اینجا جایی است که بصری سازی برند شما مطرح میشود و باید به لوگوی خودتان زندگی و رنگ بدهید و بعد از برند خودتان برای معرفی کردن تصویر شرکتتان استفاده کنید. یک هویت بصری شرکتی بر اساس چند جز کلیدی ساخته میشود. اولین آن داشتن یک پالت رنگ است که نکته بسیار مهمی است و میتواند به مشتریان و مخاطبینتان یک نشانه بصری درباره اهداف و باورهای شرکتتان بدهد و همچنین در کنار این پالت رنگ تنهای رنگی مطرح میشوند که در تلاش هستند تا این مفاهیم را تنظیم و منطبق به هم کنند.مرحله بعدی در اینجا تصاویری هستند که شامل لوگوی شما میشوند و همچنین نشانههای بصری دیگری که بهصورت واضحی هویت شرکت شمارا معرفی میکنند. هویتهای بصری همچنین شامل چیزهایی مانند بافت و مواد میشوند و اغلب بسیارکم بررسی میشوند اما از اهمیت یکسانی برخوردار هستند.
زمان بصری سازی کلمات- تایپوگرافی
برخی از مردمباور دارند که برندسازی در هنگامی به انتها میرسد که آنها بتوانند یک لوگوی عالی را طراحی کنند که ازن نظر بصری بسیار زیبا و شگفتانگیز باشد. گرچه این حرف الزاماً غلط نیست، اما بسیاری از جنبهها مهم دیگر برندسازی منسجمتان را شامل نمیشود. تایپوگرافی تنها به معنای به تصویر کشیدن و رنگ کردن حروف نیست، بلکه آن در تلاش است که به ابراز واضحتر پیام شما بپردازد. علاوه بر این، تایپوگرافی به شما کمک میکند که بتوانید خلق وخو و مجموعه از تنها را ایجاد کنید که با ارتباط دادن آنها به همدیگر بینندگان بهصورت ناخودآگاه ارتباط آنها را درک میکنند. افزون بر این، فونتهای قدرت بسیار زیادی دارند. یک فونت با یک خط نرم و لبههای تیز میتواند به مخاطبین شرکت شما بگوید که شرکت شما به دنبال توسعه و آیندهنگری است. فونتهای شکسته و ادامهدار یک حس خانگی، دوستانه بودن و هوس برانگیز را ایجاد میکنند. بدون ملاحظه به اینکه شما کدامیک از تایپوگرافی را انتخاب میکنید، آن بخش مکمل از جنبههای بصری برند شما است و میتواند این موارد را بهبود ببخشد.
یک توقف کوتاه در کم برند ستارهای- ساختن موضوعات برند
با بصری کردن عناصر کاریتان، زمان آن رسیده است که توقف کوتاه داشته باشید تا بتوانید کسب وکار شرکت و موضوعات برندسازی تان را توسعه دهید. شاید فکر کنید که این کار غیر لازم است ولی بخشی از برنامه ساخت یک برند آن است که حداکثر اطمینان را درباره همه اجزای برند خودتان داشته باشید و هر چیزی را تا سر حد امکان در جای درست خودش قرار دهید. این موضوع شامل موضوعات تجاری، سربرگها، کارت ویزیت، ارائه مطلب، یونیفرم شرکتی (اگر از آنها استفاده میکنید)، بستهبندی محصولات و دیگر نشانهها میشود. این موضوعات برندسازی میتوانند به شما کمک کنند که شما بتوانید برند خودتان را در میان مخاطبین پخشکنید و مصرفکنندگان را با آن آشنا کنید و به ایجاد ارتباط مستقیمتر میان شما و مخاطبینتان کمک میکنند.
بلند شدن- ایجاد یک استراتژی
با قرار دادن هر موضوع در سر جای خودش، اکنون زمان آن رسیده است که درباره ایجاد یک تصویر بزرگ فکر کنیم. سامانه برندسازی شما برای کمک به هماهنگی بهتر استراتژیتان ایجاد میگردد و به همین خاطر شروع کارها را تسهیل میکند. با قرار دادن عناصر بصری در جای خودشان، ساختن یک هویت شرکتی بر روی شبکه اجتماعی، انواع وبسایت شرکتی و رویدادهای عمومی بهصورت چشمگیری راحتتر میشود. افزون بر این، برندتان به شما کمک میکنند که بتوانید مخاطبین خودتان را بهتر بشناسید و ارتباط نزدیکی را با بیانه مأموریت خودتان ایجاد کنید. نکته بسیار مهمتر آن است که شما نمیتوانید استراتژی برند خودتان را بهعنوان یک موضوع جدا از شرکتتان بررسی کنید. هنگامیکه شما در حال ساخت منظومهتان هستید، شما باید این را در خاطر داشته باشید که چگونه هرکدام از بخشهای این جورچین میتوانند به شما برای رسیدن به اهدافتان کمک کنند و در کنار آن چگونه میتوانند مخاطبین درست را به سمت شما جلب کنند و به حفظ موقعیت شما در بازار کمک کنند.
با بیشتر شدن درک شما از موضوعات و همچنین بهدست آوردن یک نگاه جامع از بازاریابیتان، این امکان را خواهید داشت که از بسیاری از مشکلاتی که در مسیر برند سازی غلط ایجاد میشود پرهیز کنید. در نظر گرفتن هرکدام از عناصر برند سازی به شکل عناصری جدا از هم میتواند منجر به آن شود که اقدامات بازاریابی نامرتبط و غیر یکدستی داشته باشید و پیامهای سردرگم کنندهای را به مخاطبینتان ارسال کنید و سبب از دست رفتن فروشتان شوید. طراحی برند میتواند به شما کمک کند که راهنمایی ویژهای را در این سفر داشته باشید و با کمک آن استراتژی منسجمی را ایجاد کنید و بتوانید از زمان طراحی یک لوگو تا ساختن یک برند که بهصورت آنلاین در هرجایی حضور دارد بهپیش بروید!
اطلاعاتی که باید از مشتریان بازارهدف جمعآوری کنیم
- محل زندگی مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی شما کجاست؟
- مشتریان شما از نظر دموگرافیک (جمعیت شناسی) چه ویژگیهایی دارند؟(سن، جنسیت، وضعیت تحصیلی و..)
- الگوهای رفتاری آنها را شناسایی کنید. آنچه به مشتریان شما انگیزه میدهد و برای آنها جذاب است را لیست کنید.
- مشتریان شما به چه چیزهایی اهمیت میدهند؟
- چه چیزهایی تصمیم خرید مشتریان را برمیانگیزاند؟
- آیا برای خرید در محل حاضر میشوند و یا تلفنی و یا اینترنتی خرید خود را انجام میدهند؟
- اگر گارانتی یا خدمات پس از فروش ارائه دهید آیا مشتریان بیشتری محصولات شما را انتخاب میکنند؟
- آیا مشتریان در درجه اول به قیمت اهمیت میدهند یا تصمیم آنها بیشتر برمبنای کیفیت، راحتی و دیگر ارزشها است؟
بهمحض اینکه شرححال مشتریان، جایگاه رقابتی و وجه تمایزی که سبب میشود مشتریان فقط و فقط شما را انتخاب کنند برای شما مشخص شد ،میتوانید بیانیه جایگاهیابی خود را تنظیم کنید. این بیانیه شرح میدهد که کدام بخش خاص بازار را فقط محصولات شما پر میکنند. پس از تنظیم بیانیه جایگاهیابی، از آن برای جهتدهی به تلاشهای برندسازی و بازاریابی کل سازمان استفاده کنید. اما قبل از اینکه بیانیه جایگاهیابی خود را تنظیم کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید ؟
- آیا وجه تمایز شما منحصربهفرد است و شبیهسازی آن برای رقبا کار سختی است؟
- آیا مشتریان واقعاً متوجه تفاوت و مزیتهای شما میشوند؟
- آیا محصولات شما با روندهای فرهنگی و اقتصادی هماهنگ است؟
- آیا مشتریان ادعاهای شما درباره محصولاتتان را باور میکنند؟
- آیا مشتریان ادعاهای شما درباره محصولاتتان را باور میکنند؟
از این نکات در فرآیند جایگاهیابی اجتناب کنید:
- سعی نکنید جایگاهی که قبلاً توسط برند دیگری پر شده است را بدستآورید
- جایگاه خود را بر وجه تمایزی که نتوانید از آن پشتیبانی کنید بنا نکنید
- جایگاه خود را پیرامون ویژگیهایی که قابلکنترل نیستند شکل ندهید.مثلاً هرگز نگویید تنها عرضهکننده خدمت الف هستید مگر اینکه به کمک حمایتهای قانونی و …تنها عرضهکننده خدمات الف باشید.
در این مقاله سعی شده است که به شما آموزش داده شود که چکونه یک برند مطرح را برای خود دستوپا کنید و برای برندینگ چهکارهایی باید انجام دهید. البته این اطلاعات بهصورت تجربی است و بهکارگیری آنها میتواند در پیشبرد اهداف به هرکسی کمک کند.
چک لیست مشاوره برندینگ
برندینگ چیست؟
برندینگ در اصل دادن وعده در قالب یک محصول میباشد و باید در قبال وعدههای دادهشده متعهد بود. همچنین با برندینگ مدیران و صنعت گران خود را به مشتریان نهایی میشناسند و هر چه قدر این شناخت بیشتر باشد برندینگ بهتر صورت گرفته است. نتیجهی فرایند برندینگ در اصل حسی است که هنگام شنیدن نام محصول یا خدماتی خاص در ذهن مشتری یا فردی که با آن خدمات یا محصول آشنایی دارد ایجاد میشود. اینکه مردم یک محصول را چقدر بشناسند و با چه خصوصیاتی اسم آن را در ذهن خود حک کرده باشند نشان میدهد که برندینگ برای آن محصول تا چه حد صورت گرفته است و تا چه حد برندینگ حرفهای و موفق بوده است.
ابزارهایی که میتوان آنها را بهعنوان پایههای اصلی برندینگ استفاده کرد:
برای کار برندینگ مدیران باید بتوانند با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند و از این طریق بهراحتی خود و خدمات خود را ارائه کنند. بدون وجود مشتری در اصل برندینگ معنایی ندارد. اما چه ابزاری بهعنوان واسطه بین مشتری و محصول یا مدیر وجود دارد که بتوان بهوسیله آن برندینگ را به وجود آورد؟
ابزار تبلیغات، معرفی برند و مزیت های آن
شاید اولین مساله ای که برای برندینگ به ذهن میرسد معرفی محصول بهگونهای است که بتواند در ذهن مشتری بنشیند و بتواند نیازهای مشتری را بهگونهای رفع کند که در جهت رفع معایب محصولات مشابه باشد. در اصل این تبلیغات بهمنظور برندینگ باید از حالت اغراق بیرون بیاید و صادقانه باشد؛ زیرا درنهایت مشتری با مصرف محصول و یا استفاده از خدمات میتواند تشخیص دهد که این تبلیغات تا چه حد به واقعیت نزدیک بودهاند و نظر مشتری بسیار مهم است. بهتر است درزمینه برندینگ از طریق تبلیغات از یک شعار خاص برای محصول استفاده شود. این شعار باید درواقع نمایانگر وجود چیزی خاص درون محصول باشد که میتواند نشانه متمایز بودن محصول از نمونههای مشابه باشد. رسانههای عمومی و اینترنتی بهترین ابزار برای تبلیغات میباشند.
خدمات مشتری ابزاری مهم برای برندینگ
هدف مشتری از خرید و استفاده از خدمات و محصولات استفاده از آن است و خدمات مشتری ابزاری مهم برای برندینگ است. شاید بهاندازه که کیفیت و خدمات مهم است تبلیغات مهم نیست. درزمینه برندینگ زمانی میتوان مؤثر بود که مشتری به وعدههای دادهشده در زمان تبلیغات برسد و از محصول با نگرشی که در تبلیغات برای او به وجود آمده است، راضی باشد. برندینگ باید با دادن خدماتی مطلوب به مشتری از این ابزار استفاده کند و تا مدتها ذهن مشتری را درگیر کیفیت خود کند.
ایجاد روابط عمومی مطلوب و مناسب ابزاری مناسب درزمینه حصول برندینگ
مشتریان یک محصول یا خدمات باید بتوانند بهراحتی با تولیدکنندهها و مدیران در ارتباط باشند. همچنین از این روش برای برقرار ارتباط مطلوب با مشتریان میتوان استفاده برد. مشتریان میتوانند درزمینه ایجاد برندینگ و از بین بردن ایرادات ممکن کمک شایانی بکنند. احترام به مصرفکنندگان و ارائه خدمات پس از فروش بسیار ابزاری مهم در برندینگ میباشد. ازاینرو میتواند به مشتریان این اطمینان را بدهد که مدیران به وجود آنها در این پروسه اهمیت میدهند.
ایجاد یک بستهبندی مناسب برای محصول یا خدمات ابزاری مهم درزمینه برندینگ است
اولین چیزی که هنگام خرید نظر مشتری را جلب میکند و بهصورت بصری مشتری را راضی میکند، بستهبندی مناسب محصول است. هر چه بستهبندی خاصتر باشد بهتر میتواند در ذهن بماند و درزمینه برندینگ موثرتر واقع شود. همچنین اگر بتوان از شعارهای تبلیغاتی خود و یا نشانههای برند بهطوری خاص روی بستهبندی استفاده کرد که بیشتر بتواند جلبتوجه کند بهتر میتواند حس خوب در افراد ایجاد کند. بستهبندی ابزاری مؤثر و در دست برندینگ است که باید برای این منظور از افراد متخصص در این زمینه که ذوق هنری و روانشناسی دارند بهره جست.
یکی از ابزارهای مهم در برندینگ زمان است
اگر به برندهای خاص و مطرح در دنیا نگاه کنید میبینید که درگذر زمان به جایگاه کنونی خود رسیدهاند. یک محصول باید تولید شود، مدتها در بین مشتریان و افراد جامعه مطرح و فروش شود، کمکم افراد از مزیتهای خاص آن آگاه شوند و بهآرامی در ذهن افراد جای بگیرد. به این دلیل است که پروسهی برندینگ زمانبر است؛ البته باید این مسئله را مدنظر داشت که هر چه از ابزار برندینگ در جهت پیشبرد اهداف استفاده کرد این پروسه زودتر طی میشود و سریعتر برندینگ صورت میگیرد.
برند سازی درواقع به سبک و استراتژی کسبوکار گفته میشود، شاید بر این باور باشید، که برند سازی همان تبلیغات است که در دنیای اطراف خودتان میبینید و یا مدیریت بخشی از کسبوکار که بهنوعی به جذب مشتریان میانجامد. شاید هم برخی دیگر، برند سازی را بهنوعی یک دانش تکمیلکننده که در راستای تحقق بخشیدن به هدف کسبوکار، بالا بردن نمودار فروش و درنهایت جذب مشتریان است بدانند. بااینحال کدامیک از مفهوم برند سازی درست است؟ تبلیغات یا دانش تکمیلی!؟ برای اینکه بدانید برندسازی چیست و چگونه میتوانید نوع برند تجاری خود را انتخاب کنید، تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
مفهوم برند سازی چیست؟
برند سازی یکی از فرهنگهای خاص و ناب در دنیای کسبوکار است که استراتژی اصلی یک تجارت را مطابق با استانداردهای اصلی مشخص میکند. برند سازی به حفظ ارزش مشتری میانجامد و هدفش صرفاً یک ارائه تصویری از محصول جدید نیست. به بیان سادهتر، مفهوم برند سازی به استقرار و نوع نگرشی که در ذهن مشتری ایجاد میشود تمرکز دارد. بهعنوانمثال نوع انتخاب برند شما باید بهگونهای باشد که مشتری با دیدن آن، سبک و سیاق کارتان را بهوضوح ببیند، اگر محصول شما از یک بستهبندی شیک و زیبایی تشکیلشده باشد، قطعاً کلاس کاری شما بالاتر خواهد رفت و در ذهن او باقی میماند. بروز و مدرن بودن محصول نیز امروزه همان چیزی است که مخاطب را به خودش جلب میکند. ازاینرو انتخاب نوع برند به خلاقیت و شیوهی ارائه ما بستگی خواهد داشت و برای همیشه یک برند تجاری منحصربهفرد در نزد مخاطب شناخته میشود.
ویژگی برند سازی در مقابل بازاریابی
دانش برند سازی بادانش بازاریابی کمی مغایرت دارد، تصور کنید محصول جدیدی توسط یک شرکت ارائهشده است. دانش برند سازی معتقد است که محصول انتخابی بایستی از طریق آیتمهای تخصصی و برندینگ، همچون: یک طراحی منحصربهفرد که موجب تمایز محصول جدید با دیگر محصولات شود با یک لوگوی حرفهای و همچنین یک ویژگی خاص که تفاوت را نشان دهد، باید بهگونهای بهترین محصول را عنوان کند که مشتری هم این محصول را بهترین بداند، درحالیکه دانش بازاریابی اعتقادش این است که تمامی مشتریان، ازلحاظ قوه حسی و ادراکی روی یک محصول متمرکز میشوند و به آن ارزش میدهند. ازاینرو آنچه بیش از هر چیزی از اهمیت بسزایی برخوردار است، تاریخچه برند است که با تمام آیتمهایی که در برندینگ وجود دارد بهمرورزمان سبب برتری و ارزش یک محصول و درنهایت برند آن میشود.
چگونه برند سازی کنیم؟
اگر به محصولات مهم و برندهای معروف جهان دقت کرده باشید، سه چیز در آنها به خوبی نمایان است! تبلیغات، انسجام در نوع محصول و ارزش سازی آن! درواقع بازاریابی و تبلیغات یک محصول در تمامی رسانهها از قبیل: تلویزیون، مجلات، کتاب و اینترنت باعث نوعی برند سازی محصولات میشود و کمکم این شکل تبلیغات به مداومت و ماندگاری برند کمک میکند، همچنین اگر از دیدگاه مشتری بخواهیم روی مفهوم برند سازی تمرکز کنیم، به این صورت خواهد بود که یک مشتری با مصرف محصول به ماندگاری برند کمک میکند. چراکه آنها با مصرف آن، بهنوعی محصول را شناسایی کرده و در رابطه با نحوه مصرف و کیفیت آن با دیگران صحبت میکنند و درنهایت آدمهای پیرامون آنها نیز بهصورت زنجیرهای نسبت به برند آن محصول تشویق خواهند شد. یادتان باشد کیفیت یک محصول درنهایت همان چیزی است که میتواند تا سالهای سال ماندگاری یک برند را تضمین کنند و مشتریان نیز کسانی هستند که میخواهند بیچونوچرا یک برندی که جاافتاده و نظر عمومی بر روی آن مثبت است را انتخاب نمایند و اطمینان داشته باشید که برای همیشه به آن وفادار میمانند. ازاینرو خود محصول بعد از تبلیغات و معرفی، حرف اول و آخر را در برند سازی میزند.
داستان موفقیت برند سازی حرفهای، انسجام محصولی است که ارائه میشود.
این محصول با یکسری عناصر مهم در میان دیگر رقبا، متمایز میشود و کیفیت نسبی آن ازهرجهت نمایان خواهد شد، در آن زمان میتواند برتری خود را نسبت به دیگر محصولات رقبا نشان دهد. همچنین لازم است بدانید: ماندگاری برند سازی، به جامعه، نوع برند و کیفیت نسبی محصول و شیوه بازاریابی آن بستگی دارد، ازاینرو زمانی که یک محصول بتواند بهصورت مدام روی مشتری تأثیر مثبت بگذارد و در تبلیغات رسانهای و بازاریابیها، به یک نتیجه مثبت برسد، میتواند به رسمیت مفهوم برند سازی را به مخاطب القا کند.
در هنگام طراحی یک برند جدید ممکن است خیلی ساده در میان انبوههای از کارها غرق شوید. به خاطر آنکه طراحی برند شامل بخشهای بسیار متنوعی است و کارآفرینان و صاحبان کسبوکارها ممکن است که در هنگام شروع کار برای انجام بهترین کار سردرگم شوند، و یا آنکه تصمیمات بدون برنامهریزی را اخذ کنند که بر روی طرح کلی آنها تأثیرگذار باشد. اگرچه، در این میان شاید تأسیس یک شرکت سادهترین بخش کار باشد و برند سازی بد حتی سبب ضربه زدن به شانس موفقیت شما شود. بنابراین سؤال اینجاست، که چگونه میتوانید از مسائلی که در زمان ساخت برند جدید ایجاد میشود دوریکنید؟ هنگامیکه شما به فرایندهای انجام کارهای برندسازی به شکل کارهای متوالی و پشت سرهم فکر کنید کارها بهصورت راحتتری بهپیش میروند. در عوض پرداختن بهکارهای مختلف، باید بهمانند ساخت یک هرم، تمرکز خودتان را بر روی کارهای اصلی و بنیادین بگذارید، که مراحل اولیه در قاعده آن قرار دارند و کارهای بعدی به آن اضافه میشوند تا درنهایت ظاهر کار بزرگ و بزرگتر شود. ما در اینجا پنج مرحله که برای ایجاد یک برند منحصربهفرد و بهیادماندنی لازم دارید را معرفی میکنیم!
مرحله۱: درباره کسبوکار خودتان فکر کنید
اولین مرحله درزمینهٔ برند سازی و شاید مهمترین مرحله آن این است که بنیادهای درستی را برای کارتان ایجاد کنید تا کارهای مابقی بر اساس آن انجام شوند. فرایند ایجاد یک برند، بسیار پیش از آنکه شما اولین طرح را بر روی کاغذ بکشید شروع میشود و کار واقعی در زمان تعیین بیانیه مأموریت خودتان و با پرسیدن سؤالات پایهای درباره کسبوکارتان آغاز میگردد. مرحله ابتدایی در اینجا آن است که شما ارزشهایی که برای کسبوکارتان به آنها باور دارید را مشخص کنید و درباره اهداف خودتان تصمیمگیری کنید و درنهایت برحسب آنها یک بیانیه مأموریت فرموله شده و قطعی را ایجاد کنید. در طول فازهای ابتدای برند سازی، نکته مهم آن است که این سؤالات را از خودتان بپرسید: چرا شما اقدام به انجام این کسبوکار میکنید؟ امید دارید بعد از انجام آن به کجا برسید؟ چه نیازهایی در این راه دارید؟ بازار فعالیت و رقبایی که در این بازار وجود دارند چه کسانی هستند.
لازم نیست که متن بسیار بلندی را ایجاد کنید، اما لازم است که یک ارتباط واضح را با آنچه میخواهید انجام دهید داشته باشید، و بدانید که در ادامه راه به کجا میخواهید برسید. یک مجموعه از ارزشها و رسالتها مشخص را تعیین کنید که به کمک آنها میتواند اساس کارتان را درک کنید و برند شما بیانکننده آنها است، و همچنین چگونگی ابراز این برند را نیز مشخص کنید.
مرحله۲: ایجاد هویت برند
با داشتن یک اساس یکدست و محکم درباره آنچه کسبوکار شما انجام میدهد، میتوانید درباره هویت برند خودتان فکر کنید. این مرحله با یافتن یک نام شروع میشود. بهصورت معمول بهتر است که نامی را انتخاب کنید که با زمینه فعالیت شما و همچنین رسالتی که شما انتخاب کردهاید همسان و یا مرتبط باشد. ممکن است که شما با شرکتهایی برخورد داشته باشید که نامهای بدون ارتباطی را با زمینه کسب و کار خودشان انتخاب کرده باشند، اما به این روش اتکا نکنید، زیرا که شما به ساختی میتوانید برندی را بدون ارتباط و هویت واضح باکارتان ایجاد کنید. در اینجا بهواژههایی فکر کنید که مرتبط به کسبوکار شما هستند و سعی کنید ارتباطات و یا هماهنگیهایی را میان آنها و ارزشها و رسالت شرکتتان انتخاب کنید. بسیاری از شرکتهایی که نامهای خاصی را تولید میکنند، از هوش مصنوعی و نیز یادگیری ماشینی استفاده میکنند تا بتوانند نامهایی را ایجاد کنند که علاوه بر ارتباط، منحصربهفرد هم باشد و همچنین یک راهبُرد مشخص را نیز دنبال کند. هرچند، انتخاب نام جز بسیار مهمی به شمار میرود، بااینحال داشتن یک هویت قوی که بتواند بهصورت واضح آن را بهکار شما نیز مرتبط کند بسیار مهم است.
مبنای قوی برای سازگاری راحت ایجاد کنید
رشد کسبوکار به معنای آن است که شما اکنون بازارهایی بزرگتری را در اختیاردارید و مخاطبین بیشتری به شما مراجعه میکنند. این کار یک فرایند بسیار طبیعی است، ولی اگر شما یک تلاش پیگیر و قوی را برای گسترش کسبوکارتان نداشته باشید، ادامه کارها برایتان بسیار مشکل خواهد بود. مقیاس کاری کوچک ولی نوآورانه داشته باشید تا بتوانید مشتریان وفاداری را جذب کنید تا آنها نیز بهعنوان سفیران برند شما عمل کنند. هنگامیکه شما زمانی را برای ایجاد یک رابطه قوی با مشتریانتان میگذارید، خیلی از اوقات آنها این کارتان را با برگشت بهسوی شما و همچنین معرفی شما به دیگران با شیوه تبلیغات دهانبهدهان، جبران میکنند. هنگامیکه شما برای اولین بار برند خودتان را به دنیا معرفی میکنید، باید یک اولویتبندی مشخص را برای جامعههای هدفتان و محصولات و خدماتتان ایجاد کنید. با مشتریانتان تعامل داشته باشید، این تعامل شما حتماً با حفظ وفاداری پاسخ داده میشود، آنها را تشویق کنید که درباره برند شما به دیگران صحبت کنند و این برند را به دیگران نیز بشناسانند. این کار بهخصوص به رشد ارگانیک شما کمک میکند، و این یعنی آنکه مهم نیست که چقدر طول بکشد تا کسبوکار شما بسط و گسترش پیدا کند، جامعه افرادی که در کنار کسبوکار شما هستند، به طریقههای مختلف و در زمانهای گوناگون به شما کمک میکنند که اهدافتان برسید.
مرحله ۳: تصویر بصری از کارتان خلق کنید
هنگامیکه شما یک هویت مشخص را خلق کردید، زمان آن میرسد که این هویت را با افراد دیگر در جهان به اشتراک بگذارید. لوگو شما یک بخش بسیار حساس و اساسی در فرایند برند سازی شما است، و آن به مخاطبینتان درک بصری از کار شما میدهد و به همین خاطر آنها میتوانند از کار شما و رسالت شما با استفاده از طراحی برندتان آشنا شوند.اگر شما بودجه کافی را در اختیار داشته باشید، میتوانید از یک طراحی گرافیک استفاده کنید و یا آنکه یک تیم برنامهنویسی را به خدمت بگیرید، اما این موضوع همیشه در استارت آپ ها صدق نمیکند. اگر به جستجوی یک راه ساده و درعینحال قدرتمند برای طراحی لوگو هستند بهنحویکه بازگوکننده کار شما باشد، میتوانید از ابزارهایی دیگری مانند Tailor Brand استفاده کنید و نتایج قابلقبول و لوگوی منحصربهفردی را باکمی کار در یک قمیت منطقی بهدست بیاورید. این را در ذهن داشته باشید که مانند نام شما، لوگوی شما نشاندهنده این مطلب است که شما چه کسی هستند و میتواند یک تصویر واضح را از شما و آنچه شما هستید را ارائه دهد.
مرحله ۴: زبان بصری خودتان را ایجاد کنید
لوگوی شما بهصورت یکپارچه یک هویت بصری قوی را برایتان ایجاد میکند، اما این تنها مرحله ابتدایی است، و این عنصر ابتدایی در فرایند برند سازی شما است. اکنون و در این مرحله باید به این فکر کنید که برندتان چگونه با جامعه مخاطبین بهصورت بصری ارتباط برقرار میکند. برخلاف، موضوعات نوشتنی و یا صوتی، برند شما تقریباً هر چیزی که کسبوکار و شرکت شما انجام میدهد را بهصورت تصویر چاپی و یا آنلاین به دیگران نشان میدهد. درنتیجه، این موضوع اهمیت بسیاری دارد که زبان منسجم بصری و سازگار با جامعه هدفتان را انتخاب کنید تا بتوانید با مخاطبین خودتان ارتباط برقرار کنید. درباره تمام جنبههایی کاری لوگوی خودتان فکر کنید و به بنید که چگونه میتوانید آن را بر روی انواع مختلف پلاتفرم ها انتقال دهید و با مخاطبین بیشتری ارتباط داشته باشید. ابزار بسیار مهم و حیاتی که میتوانید در این مرحله از آن استفاده کنید، کتابچه برند شما است. این راهنما میتواند به شما یک دستورالعمل واضح و مشخص درباره زمان، چگونگی و چرایی موضوعات برند سازی شما در مراحل گوناگون را بدهد. نکته بسیار مهمتر، آن است که این بخش میتواند که سبب شود که همیشه برند شما به یک صورت نمایش داده میشود، و به همین خاطر یک سازگاری و پایداری را در تلاشهای بازاریابی شما ایجاد میکند.
مرحله ۵: بهترین کانال را برای ارتباط با دنیا انتخاب کنید
هنگامیکه تمام مراحل برندسازیتان را بهصورت کامل انجام دادید، اکنون زمان آن رسیده است که درباره معرفی آن به دنیا فکر کنید. این مرحله با بررسی تمام مخاطبین شما شروع میشود و باید برند شما برای تمام آنها ایدهای قابل اشتراکگذاری باشد. پیش ازآنکه شما شروع به تبلیغات، ارسال پست، و یا انواع دیگر فعالیتهای بازاریابی کنید، بهتر است که به مرحله پیش نگاهی بیندازید تا به بنید در چه جاهایی میتوانند بهتری منابع را اختصاص دهید. اگر جامعه هدف شامل تمامی کسانی میشوند که در پلاتفرم های رسانه اجتماعی مانند فیسبوک و یا اینستاگرام حضور دارند، شما میتوانید استراژی هایی را برای ارسال پستها و یا تبلیغات بیشتر برای آنها طراحی کنید، یا آنکه برخلاف این روش به دنبال وبسایت پولی و یا تبلیغات آنلاین دیگر بروید. یافتن بهترین و درستترین کانال میتواند سبب شود که شما بتوانید بهراحتی به مخاطبینتان دسترسی داشته باشید و این کار به شما کمک میکند که شما بتوایند برند خودتان را ایجاد کرده و جامعه مخاطبینتان را بهصورت ارگانیک و بدون تلاش قابلتوجهی توسعه دهید.
چه درزمانی که شما یک کسبوکار جدید را راه میاندازید و یا آنکه برندی که از قبل داشتهاید را دوباره بهینهسازی میکنید، ساختن یک برند خوب یکی از مراحل اولیه و مهم است. طراحی یک لوگو باکیفیت به آن آسانیها که فکر میکنید نیست، و هزینههای اشتباه انجام دادن طراحی لوگو نیز بالاتر از حدی است که شما تصورش را میکنید. طراحی لوگو یک بخش یکپارچهشده دربرند شما هست، و آن اولین چیزی است که مشتریان شما در هنگام مواجه با شرکتتان و یا نام برندتان با آن مواجه میشوند. اگر شما میخواهید لوگویی طراحی کنید که را به نتیجه مطلوب برساند، نیاز به آن دارید که بهکارهایی گذشته خودتان نگاهی بیندازید. تمام لوگوهای بزرگ، بدون توجه به نام برند آنها ارائهکننده چند چیز کلیدی مشترک بودهاند. در این مقاله ما پنج مورد الزامی درباره موفقیت برند را به شما ارائه میکنیم.
۱.سادگی
از لوگوی زیبا و الهامبخش کوکاکولا گرفته تا طراحی ساده و تمیز برند گوگل، همیشه بهترین لوگوها سادهترین آنها بودهاند. لوگوهای ساده بلافاصله قابلشناسایی هستند و به همین خاطر بلافاصله در چشم آدممی ایند، و بیشتر از برندهای پیچیده رقیب خودنمایی میکنند. در موتو (Motto)، ما مقدار زمان قابلملاحظه را برای ساده کردم تمام نشانههایی که در لوگو به کاررفته است میگذرانیم. برای دیدگانی که آموزش هنری ندارند، هر چه شکل سادهتر باشد بهراحتی درک میشود و به همین خاطر باید به سادهترین شکل ممکن دستیافت. لوگوهایی که ما طراحی میکنیم بهکار چندهفتهای نیازمند هستند. ما صدا لوگو را هر هفته موردبررسی قرار میدهیم، لوگوهایی که شاید مشتریان هرگز آنها را ندیده باشند. اینیک تلاش برای آن است که ما بتوانیم بهترین و عالیترین لوگوها را به مشتریان ارائه کنیم، لوگوهایی که واقعاً منحصربهفرد هم هستند. لوگوها آیکون و نشانه هستند، باید بدون زمان باشند و باید بر مبنای همان خواستهها و مفاهیمی باشند که کسبوکار شما آن را ارائه میدهد.
۲.ارتباط داشتن
بهترین لوگوها آنهایی هستند که برند خود را به خوبی نشان میدهند. درباره لوگوهایی که تاکنون دیدهاید و دوستشان داشتهاید فکر کنید، از لوگوهای الهامبخش ماشینهای IBM گرفته تا لوگو ساده شرکت اپل (Apple)، و یا خط خمیده مشهور شرکت Nike همگی الهامبخش هستند. البته این تمامکاری نیست که لوگو انجام میدهد، تصویرها، ایدهها، رنگها نوع و نحوه بیان لوگو نیز در کنار لوگو قرار میگیرند تا شما بتوانید تصویر از خودتان را در ذهن مخاطبین خودتان ایجاد کنید. این ویترین شرکت است و در طول زمان هر آنچه را که شما انجام دادهاید را نمایش میدهد، اما اشتباه نکنید، سرمایهگذاری برند تنها محدود به طراحی بند نمیشود بلکه شما باید بهصورت پیوسته مواردی که مرتبط به آن در بازار میشود را پشتیبانی کنید.
۳.قابلیت به یادسپاری مناسب
تمام لوگوها بزرگ، بدون توجه به آنکه مختص به چه شرکتی هستند، تصویری را ارائه میکنند که بلافاصله قابلبازشناسی بود و بهراحتی به یاد سپرده میشود. هنگامیکه شما به آیکون این لوگوها نگاه میکنید، بدون هیچ کمکی میتوانید آنها را به یاد بیاورید، اما شاید برای به یادآوردن زمینه فعالیت و یا محصولاتی که آنها ارائه میکنند نیازمند کمک باشید. برای مثال، شرکتهای مانند فورد، BMW، فولکسواگن، فروشگاههای تارگت، بست بیوتی، استارباکس، آمازون، هرکدام از آنها شمایل خاص خودشان رادارند و شما با دیدن آنها بلافاصله این برندها را میشناسید و میتونید بفهمید که هرکدام نشانه تجاری کدام شرکت هستند و شاید حتی نام آنها را نیز شنیده باشید. این هماهنگی در این برندها چیزی نیست که بهسادگی ایجادشده باشد و برای آنها هیچ تلاشی صورت نگرفته باشد، بلکه در پشت آنها انبوهی از تلاشها، سرمایهگذاری، منابع و ارادههای قوی قرارگرفته است.
۴.مقیاسپذیر بودن
بهترین لوگوها بهراحتی قابل مقیاس بندی هستند، به این معنا که بزرگ کردن و یا کوچک کردن آنها هیچ مشکلی را برای طرحهای آنها پیش نمیآورد. مقیاسپذیری حتی در عصر اینترنت هم مهم است، درزمانی که بازدیدکنندگان به یک وبسایت شرکتی مراجعه میکنند، از ابزارهای گوناگونی استفاده میکنند که هرکدام صفحهنمایش مختص به خود را دارد.
۵.ممتاز بودن
داشتن یک لوگو مشابه با شرکتهای دیگر که سبب بهاشتباه انداختن مخاطبینتان شود، کار بسیار خطرناکی است و میتواند آسیبهای زیادی را به تصویر برند شما بزند. بهترین لوگوها باید متمایزترین آنها نیز باشند- لوگوی سیب شرکت اپل (Apple) را نمیتوانید با شرکتهای دیگر بهاشتباه بگیرید، و همچنین لوگوی شرکت کوکاکولا نیز قابلتمایز از هر شرکت فروش نوشیدنی است. هنگامیکه کسبوکار خودتان را راه انداختید، شما مسئولیت تمام جنبههای عملیاتی آن را بر عهده خواهید داشت، از نشانی که بر روی درب کارخانه خودتان نصب میکنید تا نحوه رفتاری که شما با مشتریان خودتان دارید. بهعنوان یک صاحب کسبوکار، شما مسئولیت بهبود کیفیت عملیاتهای برند سازی خودتان را نیز دارید، و لوگوی که طراحی میکنید نقش بسیار مهمی را در موفقیت برند شما بازی میکند.
۴ نکتهای که پایهٔ اصلی مدیریت استراتژی برند است
۱- شناسایی و ایجاد موقعیت برند یا نام تجاری برند
۲-حفظ این برند و بالا بردن ارزش برند
۳-برنامهریزی و اجرای بازاریابی برند
۴-اندازهگیری و تفسیر میزان عملکرد برند
اینها ۴ ویژگی مدیریت استراتژی برند است و هر برندی میخواهد موفق شود باید در مورد این۴ ویژگی فکر کند و سؤال از خودش، سازمانش و مشتریانش بپرسد.
برای یک برندسازی اصلی باید عناصر ساخت برند را در نظر بگیرید. ۷ عنصر کلیدی برند :
۱- نام برند:
نام برند خودتان را چطور انتخاب میکنید؟چگونه آنرا تعریف میکنید تا متناسب با نیازهای بازار هدف شما باشد؟انتخاب اسم برند یکی از نکات کلیدی است و باید با طرز فکر افرادی که قرار است مشتری شما باشند و محصول شما را خریداری کنند همخوانی داشته باشد.نام برند، پایه عناصر ساخت برند است.
۲-لوگو و نماد برند:
لوگو ارتباط تصویری است که قرار است ماهیت برند،کیفیت،خدماتی که ما زیر چتر برند انجام میدهیم را به واسطه تصویر به ذهن مخاطبان برساند. به برندهای مختلفی که میشناسید فکر کنید،با فکر کردن به هر کدام از آنها تصاویری از لوگوی آنها یا ماهیت این کسبوکارها در ذهن شما قرار میگیرد. پس خیلی مهم است که ما عناصر هویت بصری برند را که یکی از عناصر ساخت برند به حساب میآید را براساس ماهیت و کیفیت برند بسازیم.
۳-نام دامنه برند:
نام دامنه اینترنتی برند ما باید مرتبط با نام برند ما باشد.اگر قبلا نام برند را انتخاب کرده باشیم و امکان ثبت دامنه اینترنتی را نداشته باشیم ،چکار باید کنیم؟ با مراجعه به سایت www.namemesh.com و وارد کردن نام برندتان، دامنههایی را به شما معرفی میشود که آزاد هستند و نام برند شما را نیز در خود دارند. بنابراین تطبیق نام دامنه با نام برند بدون کوچکترین عناصر اضافی بسیار حائز اهمیت است. شما باید از تمام قدرت خود استفاده کنید تا بتوانید در نقاط تماس، جاهایی که افراد با برند شما در ارتباط هستند،نام دامنهبرند خود را ثبت کنید.
۴-ادبیات برند(شعار تبلیغاتی):
شعار تبلیغاتی باید حداقل ۳ و حداکثر ۶ کلمه باشد چون قابلیت بخاطرسپاری مغز در همین محدوده است. شما چطور میتوانید کسبوکار خودتان را در ۳تا۶ کلمه تعریف کنید و رسالتی که کسبکار و برند شما دارد را بتوانید به مخاطبانتان انتقال دهید. ما نمیتواتیم ادعا کنیم که یک برند قوی هستیم، نام، دامنه،شاید لوگو و هویت بصری خیلی زیبا و خوبی دارم اما در حوزه ادبیات برند و شعار، برند ضعیفی باشم، نتوانیم با مخاطبانمان صحبت کنیم، مخاطبان با شنیدن نام برند من نتوانند در کمتر از ۱۰ثانیه در ۶ کلمه بفهمند قرار است من چه مشکلی را برای آنها حل کنم و کسبوکار من قرار است آنها را به چه سمتی ببرد و چه بخشی از زندگی مخاطبان را بهبود بخشد.
۵-کاراکتر و شخصیت برند:
اگر برند شما قرار بود یک فرد باشد، از نظر شخصیتی چه شکلی داشت؟ مردم چه ویژگیهایی از آن شخصیت را در ذهن داشتند؟ آیا قابل اعتماد بود؟ آیا از نظر فیزیکی انسان خوشچهره و خوش تیپی بود؟ آیا هنگام صحبت کردن از الفاظ درستی استفاده میکرد؟ آیا صداقت داشت؟ آیا پرجذبه بود؟ آیا حرفهای بود و در بهترین سطح کاری حرفه خودش قرار داشت؟ درواقع باید توجه کنید که کاراکتر و شخصیت برند شما ویژگیهای انسانی یک برند را چگونه با زندگی واقعی مخاطبان خود تطبیق میدهد؟
۶-آهنگ برند:
آیا برند شما آوای مشخصی دارد و زمانی که مخاطبان صدای برند شما را میشنوند برند شما در ذهن آنها تداعی میشود؟ فکر کردن به برند بوتان و شعار “انتخابی مطمئن” در ذهن شما صدای آهنگ برند بوتان را تداعی خواهد کرد. اصطلاحأ به آن “جینگل” یا آهنگ برند میگویند. آیا ملودی برند شما ساخته شده؟ آیا فرمولی برای آن وجود دارد؟ برای داشتن آهنگ برند نیاز نیست به سراغ آهنگسازهای مطرح بروید که برای شما ملودی بسازند، سایتهای زیادی هست که با یک سرچ ساده میتوانید آهنگهای زیادی را پیدا کنید.هر آهنگی را برای برند خود انتخاب کردید باید فقط و فقط از همین آهنگ در برند خود استفاده کنید. چه بهعنوان زیرصدای ویدئو و چه بهعنوان صدایی برای لوگوموشن برند شما.
۷-رسانههای برند:
برند شما از چه ابزاری و امکاناتی پیام خود را به گوش مخاطبان میرساند؟ طراحی رسانههای برند، در فضای مجازی و فضای غیرمجازی، میتواند در هویت بخشیدن و شکلگیری آن برند بسیار نتیجهبخش باشد. بستهبندی بخشی از رسانه برند در کالاهای مصرفی و کالاهایی که جزو کالاهای پرمصرف در حوزه اجتماعی به حساب میآیند است، در بحث خدمات نیز نوع رفتار یک تیم بستهبندی خدمات آن برند است. رسانههای مجازی مثل ایمیلمارکتینگ، وبسایت، سئو، شبکههای اجتماعی و … باید در طراحی رسانهای برند ما شکل بگیرد. نکته بسیار مهم این است که ،یک برند موفق حداقل از ۲۱ آیتم رسانهای برای رساندن پیام به مخاطبان خود باید استفاده کند،که این رسانهها میتواند در قالب وبینار، فایلهای pdf، چکلیستها و … باشد.
در ادامه ویدئوی آموزشی عناصر ساخت برند موثر را ببینید:
1 دیدگاه
مطلب بسیار خوبی است
اما نه تاریخ دارد و نه نام نویسنده
مرجع نویسی بسیار مشکل می شود