خدمات خارقالعاده مشتریان ۶ | پل دو تویت
اردیبهشت 31, 1397هوشمندی فرهنگی در سازمان ۲ | گرام کدرینگتون
اردیبهشت 31, 1397هوشمندی فرهنگی در سازمان ۱ | گرام کدرینگتون
دکتر گرام کدرینگتون دارای ۵ مدرک دکترا ازجمله دکترای مدیریت و روانشناسی است. او استاد دانشگاههای لندن (London Business School) و دوک (Duke) میباشد. وی بنیانگزار سیستمهای خلاق مدیریتی در کمپانیهای gohnson gohnson, Deloite و نویسنده کتاب پرفروش Mind the Gap(شکاف نسلی) در حوزه شیوههای غلبه و از بین بردن شکاف نسلی در سازمانها در جهت ایجاد همافزائی و سینرجی بیشتر در کمپانیها میباشد. او همچنین بنیان گزار مجمع جهانی جوانان و انجمن سخنرانان حرفهای جهان است. دکتر گرام اکنون با عقد قراردادی ۵ ساله با ۲ ابر کمپانی Uniliver و IBM به طراحی سیستمهای خلاق مشتری مداری و توسعه محصولات میپردازد.
آلن سویگزر بنیان گزار و ریاست کمپانی Deloite درباره گرام میگوید: ” حضور و سخنرانیهای گرام، انقلابی بزرگ در کسبوکار شرکت ما ایجاد کرد. سخنان او متحول کننده و الهامبخش بود، موفقیت خود را مدیون او هستیم”
دکتر گرام همچنین جایزه خلاقیت (Creativity award) سال ۲۰۰۸ را در میان ۲۰۰ تن از اساتید دانشگاههای انگلستان به دلیل نوشتن ۴ مقاله آکادمیک در حوزه خلاقیت و نوآوری از آن خودکرده است. در ذیل اسامی کمپانیهایی که ایشان بهعنوان مشاور در آنها حضورداشتهاند مشخص میباشد.
ایشان در در همایش رازهای رشد و تعالی سازمانها که توسط آژانس تبلیغاتی ۱۲۸ برگزار شد، به ایراد سخنرانی در زمینه هوشمندی فرهنگی در سازمان پرداخت. سخنرانیهای او را می توانید در ۶ قسمت در وبسایت ما مشاهده کنید. قسمت اول سخنرانی او را در ویدئو بالا ببینید و محتوای متنی آنرا در ادامه بخوانید:
سلام
من میخواهم برای نشان دادن تفاوت فرهنگ مثالی بزنم که شاید به شما بربخورد. اگر کسی از من بپرسد که اوضاع چه طور است و من بگویم عالی (به همراه نمایش شست دست)، در فرهنگ ایرانی نادرست است. من بابت این کار از شما عذر میخواهم و دیگر این کار را انجام نخواهم داد. این همان مسئله هوشمندی فرهنگی است که من درباره آن کتاب نوشتهام. کتابی که به من میآموزد چگونه مهمان خوبی در کشور شما باشم. من میدانم که شما بسیار مهماننواز هستید و قدمت فرهنگی بالایی دارید. من از آفریقای جنوبی میآیم و قدیمیترین چیز ما صدساله است و تاریخ طولانی نداریم. در مورد روابط روزمره مانند سلام و احول پرسی و… مسائلی را یاد گرفتهایم. مثلاً در فرهنگ ما، کفشها خیلی مهم هستند. کف کفشمان را نباید به کسی نشان بدهیم. اگر بخواهم برای یک هفته در ایران بمانم حتماً از مسائلی کلافه میشوم و اگر شما هم بخواهید یک هفته را در خانه من در لندن بگذرانید، حتماً خسته و کلافه خواهید شد. برای مثال آوردن یک بطری شراب بهعنوان هدیه در ایران، مورد پسند بسیاری از مردم در ایران نیست و یک کار غیرفرهنگی محسوب میشود ولی در فرهنگ انگلیس اینطور نیست و این تفاوت فرهنگی را نشان میدهد.
فرهنگ برای ما مانند نرمافزار برای کامپیوتر است که بر روی آن نصب میشود. وقتیکه ما متولد میشویم، میتوانیم به هر فرهنگی دربیاییم ولی در سالهای اولیه این نرمافزار در ما نصب میشود. بایدها و نبایدها در ما شکل میگیرد و به همین دلیل با برخی موارد موافق خواهیم بود و با برخی مخالف. برای مثال وقتی کاری انجام میدهیم و کسی به ما میگوید این بیادبی است، در واقع میگوید این کار در آن فرهنگ بیادبی است. فرهنگها هستند که بیادبانه و یا مؤدبانه بودن یک رفتار را مشخص میکنند. فرهنگها هستند که مشخص میکنند چه کارهایی را باید انجام داد و چه کارهایی را نباید انجام داد. موافقت با یک گروه یا مخالفت با آن، ناشی از فرهنگهاست. قبلاً گفتهام، من کراوات نزدهام. هرچند میزبانم گفت که کت بپوش و کراوات بزن، به او گفتم من کراوات ندارم و هیچگاه کراوات نزدهام. شاید برخی با خود بگویید چرا او کراوات نزده و یا کت نپوشیده است. حال سراغ سازمان برویم. هر سازمان به سری قوانین دارد و یک شیوهٔ مخصوص برای کار خود نیز دارد. این دو باهم متفاوت است. زمانی که درجایی استخدام میشوید، قوانین کار به شما ابلاغ میشود که مجموعهای از باید و نبایدهای شرکت است؛ اما هنگام شروع کار، شخصی که ممکن است منشی باشد به سراغ شما میآید و شیوه کار را برای شما شرح میدهد که نحوه انجام کار است و کارهایی که نباید انجام شود را نیز مشخص میکند. به این موارد که توسط منشی به شما اعلام میشود، قواعد خودمانی میگوییم. قدرت قواعد خودمانی از قوانین ثبت شده بیشتر است. این قواعد خودمانی باعث میشود که کار به آن شیوه انجام میشود. بگذارید جسورانهتر بگویم، اگر شما رئیس یک شرکت باشید، ممکن است اصلاً قوانین را ندانید.
اگر میخواهید بر روی افکار کارمندان تأثیر بگذارید، باید هوشمندی فرهنگی را بشناسید.
اگر شما قبل از سال ۱۹۷۹ یا ۱۳۵۷ به دنیا میآمدید، شرایط متفاوت بود و وضعیت کشور فرق میکرد اما اکثر شما بعد از انقلاب به دنیا آمدید. سن در ایران بسیار مهم است؛ مانند سایر کشورهای دنیا، سن در نگرش تأثیر زیادی دارد. بسیاری از مسائل توسط افراد مسن قابلقبول نیست. این اتفاق در همه جای دنیا رخ میدهد. جنسیت، قشر اجتماعی، مذهب و شخصیت در شکلگیری شما در مقایسه با افراد دیگر که از سایر کشورها میآیند، مؤثر است.به این فیلم توجه کنید. مردی برای تجارت از انگلیس به چین میرود اما ابتداییترین مسائل فرهنگی آنان را نمیشناسد. برای مثال در انگلیس هرکسی غذای خود را تا آخر میخورد اما در چین مقداری غذا را در ظرف باقی میگذارند. اگر ظرف خالی باشد، به این معناست که او سیر نشده است و دوباره ظرف غذایش را پر میکنند.
پس باید فرهنگ بومی منطقه را بشناسیم. اگر فاصله فرهنگی بین شما و مشتری وجود داشته باشد، نمیتوانید انتظارات آنان را برآورده کنید. این فاصله فرهنگی بین شما و کارمندان نیز بسیار بد است. مخصوصاً اگر کارمندانتان جوان باشند این فاصله بیشتر خواهد بود.