ابزارهای پرسونال برندینگ | 7 ابزار برندسازی شخصی که به استراتژی شما کمک میکنند
خرداد 28, 1402مزایای پرسونال برندینگ | دلایلی برای استفاده از برند شخصی برای کسبوکار
خرداد 28, 1402مثال های پرسونال برندینگ
پرسونال برندینگ یا همان برندسازی شخصی
هنگامی که فردی از طریق طی کردن فرآیندی آنقدر معروف و قابل اعتماد شود که بتواند مانند برندهای تجاری معروف در سراسر دنیا شناخته شود، او را دارای یک پرسونال برندینگ قوی و منسجم میدانیم. در اصل، پرسونال برندینگ، نوعی از بازاریابی خود شما است که مانند محصولات کوکاکولا، مایکروسافت و سونی در سراسر دنیا شناخته میشوید. هنگامی که دارای برندسازی شخصی قوی باشید، اعتماد مردم به شما افزایش مییابد و میتوانید جایگاه بهتری در اجتماع داشته باشید. در این مطلب شما را با مثال های پرسونال برندینگ آشنا میکنیم.
بررسی مثال هایی از پرسونال برندینگ موفق چه در سطح کشور و چه در سطح جهانی به شما کمک میکند تا ببینید که افراد چگونه خود را به مانند یک کالا در نظر میگیرند و دائما نام خود را تبلیغ کرده و از اینراه درآمدهای هنگفتی دریافت میکنند. از مجریان موفق تلویزیونی گرفته تا ورزشکاران و افراد موفق در زمینه فناوری، همگی دارای پرسونال برندینگ قوی هستند که به تنهایی میتوانند با وارد شدن به عرصههای مختلف، توجه طیف وسیعی از دنبالکنندگان خود را به آن صنف جلب کنند.
مثال هایی از پرسونال برندینگ
در حین آوردن مثال هایی از پرسونال برندینگ، قصد داریم شما را با دلیل موفقیتآمیز بودن هر یک از اشخاص در توسعه برندسازی شخصی نیز آشنا کنیم. با نگاهی به شبکههای اجتماعی درمییابیم که توسعه پرسونال برندینگ در هزاره سوم میتواند از نان شب هم برای شما واجبتر باشد چرا که پس از ایجاد آن میتوانید با کمترین تلاش بیشترین مزایا را از آن خود کنید. اما تا لحظه رسیدن به اوج پرسونال برندینگ خود باید صبر کنید.
اپرا وینفری؛ از بارزترین مثال های پرسونال برندینگ موفق
به جرات میتوان گفت زندگی شخصی و حرفهای اپرا وینفری (Oprah Winfrey) یکی از شناخته شدهترین و موفقترین مثال های پرسونال برندینگ است که میتواند الگوی بسیار خوبی برای دیگران باشد. این زن سیاهپوست آمریکایی که دوران نوجوانی بسیار تاریکی را گذرانده، اکنون به یکی از ثروتمندترین و بانفوذترین افراد دنیا است که از این جایگاه خود برای رفع مشکلات اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی استفاده میکند. اپرا وینفری با تمرکز بر سختکوشی، شناخت تواناییهای نهان، و همچنین ارائه یک شخصیت دوستداشتنی توانست قبل از 49 سالگی به اولین زن سیاهپوست میلیارد دلاری مجله فوربس تبدیل شود.
در ابتدای راه، اپرا وینفری با شرکت کردن در فیلمها، برنامهها و سریالهای مختلف سعی میکرد خود را به جهانیان نشان دهد. اما حالا که دارای پرسونال برندینگ بسیار قوی است، خود به یک برند تبدیل شده و با داشتن شبکههای اختصاصی مانند Oprah Winfrey Network (OWN) به یک شخص تاثیرگذار بدل گشته.
قدرت پرسونال برندینگ اپرا وینفری
در یک گفتگوی دوستانه، هنگامی که نام اپرا را میشنوید نیازی نیست نام خانوادگی او را بپرسید، چرا که در دنیا یک اپرا وجود دارد آن هم اپرا وینفری است. همین جمله کافی است تا دریابید که توسعه پرسونال برندینگ از چه اهمیت بالایی برخوردار است.
چرا اپرا وینفری یکی از مثال های پرسونال برندینگ موفق است
پاسخ به این سوال که چرا اپرا وینفری یکی از مثال های پرسونال برندینگ موفق است، شما را با نکات برندسازی شخصی آشنا میکند. برای بدست آوردن مخاطبین در سطح گسترده، اپرا وینفری از بازگویی داستانهای واقعی که در زندگیاش رخ داد استفاده میکند. روراست بودن با مخاطبین و بازگو کردن داستانهای شخصی یکی از ارکان مهم در برندسازی شخصی است.
وینفری همچنین در مسیر خود هیچگاه پا پس نکشید؛ ممکن است به اقتضای زمان، از مسائل فرهنگی به مسائل سیاسی روی آورده باشد، اما هرگز از تولید محتوای کاربردی و عام پسند دست نکشید. داشتن ثبات در مسیری که انتخاب میکنید یکی دیگر از نکاتی است که به شما برای رسیدن به نقطه اوج پرسونال برندینگ کمک میکند.
کریستیانو رونالدو؛ نمونه بارز یک پرسونال برندینگ موفق در عرصه ورزش
شاید شما علاقه زیادی به فوتبال نداشته باشید، اما هنگامی که نام کریستیانو رونالدو را میشنوید، ناخودآگاه به یاد تبلیغاتی میافتید که او در آنها شرکت داشته است. قبل از اینکه به یک آیکون (نماد) جهانی تبدیل شود، رونالدو را در حال تبلیغ محصولات شرکتهای دیگر میدیدید، اما حالا او خودش را به عنوان یک مرد موفق در عرصه اقتصادی به دیگران معرفی کرده است.
از مسیر ترقی و رشد سی آر 7 میتوان نتیجه گرفت که مدیریت آگاهانه از برند شخصی خود میتواند فرصتهای فوقالعادهای را برای شما به ارمغان آورد. کریستیانو رونالدو در مدیریت برندسازی شخصی خود بسیار عمل کرده است. اولین درس بزرگ از مثال پرسونال برندینگ رونالدو، بها دادن به ارزشهای اصلی است؛ او عمیقا به استانداردهای کیفی خودش متعهد است و مطمئن است که این ارزشها را برآورده میکند. او در این راستا نه تنها به خودش بلکه به دیگران هم کمک کرده تا در بدترین شرایط بتوانند (و بخواهند) که بهترین نتایج را از آن خود کنند.
در ابتدای کارش، رونالدو را به دلیل ایمان بیش از اندازه به خود، فردی متکبر میدانستند، اما علیرغم همه انتقادهایی که از او میشد، رونالدو به ارزشهای والای خود وفادار ماند و هرگز برای جلب رضایت دیگران از خواستههای خود پا پس نکشید. داشتن نظم، تعهد، هدفگذاری منسجم تنها بخشی از نقاط قوت ذهنی رونالدو برای ایجاد پرسونال برندینگ موفق بود. با گذشت زمان، رونالدو به یکی از مثال های پرسونال برندینگ موفق در دنیا بدل گشت.
نتایج پرسونال برندینگ رونالدو چیست
همانطور که گفته شد، موفقیتهای مالی تنها بخشی از نتایج داشتن یک پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی است. در مثال رونالدو این موضوع کاملا قابل مشاهده است:
- تنها 60 درصد از درآمد او از طریق فوتبال بدست میآید؛ به این معنا که نزدیک به 40 درصد از درآمد رونالدو از طریق فروش برندی به نام کریستیانو رونالدو است
- رونالدو با فروش خط تولید لباسهای زیر، ادکلن، کفش و شلوار، سالیانه 45 میلیون دلار درآمد دارد
- شرکت نایک در سال 2016 قرارداد مادامالعمری با ارزش یک میلیارد دلار با رونالدو امضا کرد
- با توجه به پرسونال برندینگ قوی و منسجم، رونالدو بیش از 427 میلیون دنبال کننده در سراسر دنیا دارد (رسانههای اجتماعی)
بدیهی است شخصی که توانسته باشد خود را به عنوان یک برند معتبر (مانند اپل، سونی، بنز) به دیگران بشناساند، هیچ بحرانی نمیتواند جایگاه او را متزلزل کند، چرا که او به یک برند تبدیل شده است.
دکتر علیرضا آزمندیان؛ از برجستهترین مثال های پرسونال برندینگ در ایران
دکتر علیرضا آزمندیان، خالق موسسه پدیده فکر، در طول سفرهایش به اقصی نقاط کشور و ارتباط برقرار کردن با مردم مختلف توانسته است حالا به یکی از افراد پرنفوذ و تاثیرگذار در اکثر زمینهها شناخته شود. او به بیش از 50 کشور مختلف برای شرکت کردن در سمینارهای مختلف سفر کرد تا امروز به دانش دستنیافتنی در زمینههای فکری مختلف اعم از ایجاد تغییرات اساسی در نظام فکری، ایجاد تحول شگرف برای داشتن جامعهای شاد، و غیره دست پیدا کند.
دکتر آزمندیان پس از اینکه توانست خود را به عنوان یک برند در زمینه رشد فردی به جامعه ایرانی بشناساند، از طریق داشتن یک پرسونال برندینگ قوی، دورههای مختلفی را در سراسر ایران و جهان برای عموم برگزار میکند. شرکت در این دورهها به منزله داشتن اعتماد به دانش دکتر آزمندیان است که به دلیل برندسازی شخصی قوی بوجود آمده است. برای درک بهتر اهمیت داشتن یا نداشتن پرسونال برندینگ، به این فکر کنید که آیا شما حاضر هستید در دورهای شرکت کنید که شناختی از مدرس آن ندارید. قطعا جواب شما منفی خواهد بود.
اگر به جای دکتر آزمندیان با فردی روبهرو بودید که نتوانسته است تواناییهای خود را به شما انتقال دهد و شما را تحت تاثیر پرسونای خود بگذارد، قطعا در هیچ یک از سمینارها و دورههای او شرکت نخواهید کرد. از اینرو، برای مدرسین و اینفلوئنسرهایی که قصد دارند از طریق جلب نظر دنبالکنندگان خود به ثروتسازی دست بزنند، داشتن پرسونال برندینگ قوی در وهله اول بسیار مهم است. دکتر آزمندیان یک شبه نتوانسته برندسازی شخصی خود را به نقطه اوج برساند، شما نیز برای رسیدن به نقطهای که بتوانید حداقل اعتماد 20 نفر را جلب کنید، باید منتظر بمانید و مسیر درستی را دنبال کنید.
لبران جیمز؛ بسکتبالیستی با لقب شاه
برای سالها، بسیاری از ورزشکاران از قدرت محبوبیت خود خارج از زمینهای ورزشی برای ایجاد پرسونال برندینگ قوی – نوشتن کتاب، یا بازی کردن در فیلم و سریال – استفاده میکردند. اما امروزه، ورزشکاران باید درک دقیقتری از هویت برندسازی خود داشته باشند، چرا که فرصتهای بسیار مختلفی در اختیار آنها است تا پرسونال برندینگ خود را تقویت یا به طور کل نابود کنند.
در دنیایی که ستاره بسکتبال – کوبی برایانت – برنده جایزه اسکار میشود، و ستاره اسبق فوتبال پرفروشترین کتاب سال را مینویسد، بدیهی است که برای تبدیل شدن به یک برند شخصیسازی شده راههای بسیار زیادی وجود دارد. در این میان، هیچ کس به اندازه لبران جیمز (LeBron James) نتوانست به زیبایی هرچه تمامتر از یک بسکتبالیست معمولی به یک بُت تبدیل شود که در ذهن خیلیها از نظر تکنیکی از مایکل جردن بهتر است.
لبران جیمز یکی از مثال های پرسونال برندینگ موفق است چرا که آمار و ارقام نشان میدهند با ورود او به صحنه بسکتبال درآمد کل این ورزش در آمریکا تقریبا بیش از دو برابر رشد کرد. در سال 2004 که جیمز برای اولین بار وارد لیگ NBA شد، درآمد سالانه این لیگ 2.93 میلیارد دلار بود. در سال 2017، این درآمد به 7.4 میلیارد دلار افزایش پیدا کرد؛ افزایشی که تماما مدیون شهرت و جذابیتهای پرسونای لبران جیمز است. او فقط به خاطر داشتن یک پرسونال برندینگ قوی توانست به تنهایی درآمدهای حاصل از فروش حق پخش بازیهای NBA را افزایش دهد و خود را به یک شخصیت محبوب حداقل در بین ورزشدوستان تبدیل کند.
کنترل پرسونال برندینگ مهمتر از ایجاد آن است
در مثال پرسونال برندینگ لبران جیمز باید به این نکته اشاره کرد که او در این مسیر دچار فراز و نشیبهای فراوانی شد تا حدی که تا نابودی شهرت خود پیش رفت. اما اتخاذ تصمیمات صحیح و جلب نظر و اعتماد دوباره مردم، توانست به برندسازی شخصی خود سروسامان بدهد. او در حال حاضر که در آستانه بازنشستگی است، شرکتها و بیزینسهای خود را دارد و مانند کریستیانو رونالدو دارای محبوبیت جهانی است. تنها کافی است در یک برنامه تلویزیونی در مورد محصولی صحبت کند – مردم با پشتوانه اعتمادی که به او دارند – برای خرید همان محصول صف خواهند کشید. این پدیده تنها برای افرادی که دارای پرسونال برندینگ قوی و منسجم هستند اتفاق میافتد.
ایلان ماسک
نام ایلام ماسک تقریبا به اندازه برند کوکاکولا و مایکروسافت در سطح جهان شناخته شده است. حتی اگر علاقهای به دنیای تکنولوژی نداشته باشید، دوری کردن از برندی که “ایلان ماسک” نام دارد دشوار است. داشتن و گسترده کردن پرسونال برندینگ، شما را به یک چهره عمومی تبدیل میکند که در مواردی میتواند برای شما دردسرساز شود. در ادامه مبحث مثال های پرسونال برندینگ موفق به برندسازی شخصی ایلان ماسک خواهیم پرداخت.
ایلان ماسک به خاطر صرف مبالغ هنگفت با بازدهی انکد و شیرینکاریهای تبلیغاتیاش مانند فرستادن یک دستگاه خودرو تسلا به فضا – که بیشتر از علم به اعتماد به نفس او تمرکز داشت – مورد انتقاد قرار گرفت. صرف نظر از اینکه شما در مورد او چه احساسی دارید، دنیا بدون ایلان ماسک و کارهای موفقیت آمیزی که او در صنعت فناوری انجام دادهاست که خیلی از آنها هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاند، بسیار سخت است.
جالب است بدانید در وبسایت تسلا، هیچ نام و نشانی از ایلان ماسک وجود ندارد! اما حضور او در پسزمینه تک تک پروژهها قابل ستایش است. برندسازی شخصی او آنقدر قوی است که ماسک به خود اجازه نمیدهد از تصویر خود برای تبلیغ دستاوردهایی که آنها را پیشپا افتاده مینامد استفاده کند!
درسهایی که از مثال های پرسونال برندینگ میگیریم
در این مطلب با چندی از افراد موفق با پرسونال برندینگ قوی آشنا شدید که همگی آنها در زمینه فعالیت خود درجه یک هستند. درسهایی که از مثال های پرسونال برندینگ میگیریم کم نیستند، اما به اختصار و به عنوان نکته پایانی چندی از آنها را میآوریم.
- برای داشتن پرسونال برندینگ باید اعتماد مردم را به خود جلب کنید؛ این کار را میتوانید از طریق تولید محتوا درجه یک، داستانهای پیرامون برند و چگونگی شکلگیری آن انجام دهید
- در مسیری که انتخاب کردهای ثابت قدم بمانید؛ هیچ فرد موفقی وجود ندارد که در همه زمینهها متخصص باشد. اگر میخواهید در زمینه فروش و روشهای مختلف آن اینفلوئنسر شوید، تمام انرژی و وقت خود را صرف این زمینه کنید و در زمینههای دیگر وارد نشوید
- برای دنبالکنندگان خود مفید باشید؛ فرقی ندارد در حال حاضر 20 نفر دنبال کننده دارید یا 2 میلیون، مادامی که بتوانید برای آنها از طریق تولید محتوای کاربردی و عامپسند مفید باشید و به آنها احترام بگذارید، رفته رفته به تعداد دنبال کنندگان شما اضافه خواهد شد
به عنوان نکته پایانی باید به این مسئله نیز توجه کنید که هیچکس با پرسونال برندینگ بینقص به دنیا نمیآید، به واقع همه ما با اینکه دارای تواناییهای منحصر به فردی هستیم، اما تا زمانی که آنها را کشف و در مسیر درستی استفاده نکنیم نمیتوانیم به یک شخص تاثیرگذار در جامعه تبدیل شویم.